به گزارش مشرق، حسین شریعتمداری در یادداشتی با اشاره به مصاحبه اخیر آمانو در باره پرونده هسته ای ایران نوشت:
1- چند سال قبل در یکی از یادداشتهای کیهان به این ماجرا که در پی میآید، اشاره داشتیم و امروز با توجه به «دبه» آژانس بینالمللی انرژی اتمی- که از قبل نیز قابل پیشبینی بود- تکرار آن را وصفالحال میدانیم؛ «خدا رحمت کند مشهدی عبدالله را. در میدان خراسان گاراژدار بود و اتوبوسها و کامیونها از گاراژش بار و مسافر میگرفتند. او را در نوجوانی دیده بودم، هنگامی که پیرمردی تقریبا از کار افتاده بود. داستانی که نقل میکنم را از مرحوم پدرم شنیدهام که با مشهدی عبدالله رفیق مسجد و هیئت بود. آن روزها برخی از اتوبوسها که قصد مسافرت به مشهد مقدس را داشتند به علت خرابی جادهها و طولانی بودن راه یکی از افرادی که با راه و جاده آشنا بودند را، به عنوان بلد- راهنما- با خود میبردند. مشهدی عبدالله از جمله این بلدها بود که گاهی اوقات همراه رانندگان نابلد اتوبوسها به مشهد میرفت تا به قول خودش، هم به پابوس امامرضا علیهالسلام رفته باشد و هم به زوار آقا خدمتی کرده باشد. آن روز، نزدیک غروب آفتاب بود که اتوبوس با سلام و صلوات راهی مشهد شد. در حالی که مشهدی عبدالله را هم بهعنوان بلد همراه خود داشت. نیمههای شب بود که اتوبوس به میدان یک شهر رسید و راننده، مشهدی عبدالله را که روی صندلی عقب اتوبوس به خواب عمیقی رفته بود، بیدار کرد. مشهدی عبدالله نگاهی به میدان انداخت و گفت اینجا گرمسار است و بعد از نشان دادن مسیر بعدی دوباره به عقب اتوبوس رفت و خوابید چند ساعت بعد، هوا گرگ ومیش شده بود که اتوبوس به میدان بعدی رسید.
این میدان، برخلاف میدان گرمسار، خالی از رفت و آمد نبود. راننده پیاده شد و از رهگذری پرسید؛ اینجا کجاست؟ و جواب شنید؛ میدان خراسان! با تعجب پرسید کدام میدان خراسان؟ و رهگذر گفت: مگر چند تا میدان خراسان داریم؟!... میدان خراسان تهران! این دفعه مشهدی عبدالله را که هنوز خواب بود، با ملامت بیدار کردند ولی دیگر کار از کار گذشته بود و راننده زیر لب غرغر میکرد؛ بعد از اون همه دنده صدمن یکغاز که عوض کردیم تازه رسیدیم به جای اولمون»!
2- دیروز «یوکیا آمانو» مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی که در جمع خبرنگاران در وین حاضر شده بود گفت: «آژانس عدم انحراف مواد هستهای اعلام شده در ایران را براساس توافقنامه و پادمانهای آژانس تایید میکند، اما، ما در موقعیتی نیستیم که درباره فقدان فعالیتها و مواد هستهای اعلام نشده در ایران، تضمین معتبر بدهیم و نتیجهگیری کنیم که همه مواد هستهای ایران در مسیر صلحآمیز به کار گرفته میشود»!
برای کسانی که چالش هستهای 12 ساله ایران اسلامی با کشورهای 5+1 - و پیش از آن با تروئيکای اروپایی شامل انگلیس، فرانسه و آلمان- را دنبال کردهاند، این اظهارنظر مدیرکل آژانس، کاملا آشناست! اظهارنظری که طی 12 سال گذشته بعد از هر دوره از بازرسیهای آژانس، در گزارش نهایی تکرار شده است.
ترجمه روان آنچه آمانو در مصاحبه اخیر خود گفته است دقیقا- تاکید میشود دقیقا- این است که پرونده هستهای جمهوری اسلامی ایران هرگز بسته نخواهد شد و این چالش، مادام که دولت آمریکا نفس میکشد، از نفس نخواهد افتاد. چرا؟!... بخوانید!
3- آژانس میگوید- و طی 12 سال گذشته بارها تکرار کرده است- که در فعالیتها و مواد هستهای اعلام شده جمهوری اسلامی ایران هیچگونه انحرافی-DIVERSION- به سوی تولید سلاح و فعالیتهای غیرصلحآمیز دیده نمیشود ولی آژانس نمیتواند صلحآمیز بودن فعالیت هستهای این کشور را تایید کند! چرا که شاید فعالیتها و مواد هستهای دیگری نیز در ایران وجود داشته باشد که اعلام نشده و آژانس از آن بیخبر است!
در این گزاره دقت کنید. «فعالیت و موادهستهای اعلام نشده»! این، یعنی «تعلیقبهمحال» زیرا آژانس همیشه میتواند ادعا کند در ایران فعالیتهای هستهای و موادی وجود دارد که اعلام نشده است! و اگر سؤال شود که این فعالیتها و مواد در کدام نقطه وجود دارد؟! و چه نشانه و یا رد پایی از وجود آن در دست است؟ پاسخ این خواهد بود که بعید نیست وجود داشته باشد! این اظهارنظر آژانس، مضحکترین و غیرحقوقیترین اظهارنظری است که فقط از یک دیوانه! و یا کسی که به هیچیک از قواعد و اصول عقلی و منطقی پایبند نیست، قابل انتظار است. در تمامی نظامهای حقوقی جهان و از جمله در نظام حقوقی اسلام، یک اصل بدیهی وجود دارد که ارائه دلیل را برعهده مدعی میگذارد. «البیّنهًُْ علیالمدعی» توضیح آن که اگر - فیالمثل - کسی ادعا کند فلان شخص مبلغی به او بدهکار است و یا فلان جرم و خطا را علیه وی مرتکب شده است، باید برای اثبات ادعای خود دلیل بیاورد و نه آن که قاضی از متهم برای نفی نظر شاکی دلیل و بینه بخواهد.
رهبرمعظم انقلاب در دیدار با مسئولان نظام- 94/4/2- به این اظهارنظر آژانس اشاره کرده و میفرمایند؛
«این که بگویند: آژانس باید بیاید اطمینان پیدا کند که -هیچگونه- فعالیت هستهای- اعلام نشده- در کشور نیست، یک حرف غیرمعقولی است، خب! چه جور میشود اطمینان پیدا کند؟ اصلا اطمینان پیدا کردن یعنی چه؟ مگر تکتک خانهها و وجب به وجب سرزمین و کشور را اینها بگردند! چه جوری میشود اطمینان پیدا کرد؟ موکول کردن به این مسئله، نه منطقی است و نه عادلانه».
در دوران دانشجویی همراه با تعدادی از دوستان، مقابل دانشگاه تهران با مرد میانسالی که حلقهای چند نفره تشکیل داده و تبلیغ وهابیت میکرد روبرو شدیم، ضمن بحث از کافی بودن قرآن (حسبنا کتابالله) سخن گفت و این که با وجود قرآن دیگر نیازی به امامت نیست! از ایشان پرسیدیم؛ آیا نماز میخوانی؟ پاسخ او قاطع و مثبت بود! پرسیدیم نماز صبح را چند رکعت میخوانی؟ پاسخ داد 2 رکعت، پرسیدیم در کجای قرآن آمده است که نماز صبح 2 رکعت است؟ گفت تعداد رکعتهای نمازصبح در کلام خدا آمده است! آن روزها بسیاری از بروبچههای مذهبی، یک جلد قرآن جیبی با ترجمه معزی را همراه داشتند. قرآن را به وی داده و پرسیدیم، نشان بده کجای آن آمده است نماز صبح 2 رکعت است. قرآن را به ما برگرداند و گفت؛ شما نشان بدهید که کجای آن نیامده است؟!
4- اظهارنظر مضحک آمانو که پیش از این نیز با همین عبارات و ادبیات بارها تکرار شده است، به وضوح حاکی از آن است که برخلاف خوشبینی مفرط دولتمردان محترم، قرار نیست پرونده هستهای ایران بسته شود، چرا که در برجام شرط بسته شدن پرونده هستهای کشورمان به گزارش مدیرکل آژانس و اعلام پایان پرونده مربوط به موضوعات حال و گذشته - PMD - موکول شده است و اظهارنظر آمانو این نقطه پایان را تعلیق به محال میکند! توضیح آن که به قول حضرت آقا، «آژانس برای تأمیننظر مضحک و غیرقانونی خود باید تکتکخانهها و وجب به وجب ایران اسلامی را جستوجو کند» و تازه پس از انجام این جستوجو که دستکم چند صد سال به درازا خواهد کشید، میتواند ادعا کند، از کجا معلوم در نقطهای که مثلا 150 سال قبل بررسی و بازرسی کرده و چیزی نیافتهایم، طی 150 سال گذشته فعالیت هستهای جدیدی صورت نگرفته و مواد هستهای تازهای که اعلام نکردهاید، کارسازی نشده باشد!
5- آن روز -14 فروردینماه 94- بعد از اعلام توافق وین و مراجعه به متن این توافقنامه که روی سایتهای حریف آمده بود، در توصیف آنچه داده و آنچه گرفتهایم، اعلام کرده بودیم «در یک کلمه باید گفت اسب زین شده را دادهایم و افسار پاره تحویل گرفتهایم». این توصیف با مخالفت آمیخته به عصبانیت برخی از دولتمردان محترم روبرو شد که برجام را «بزرگترین دستاورد قرن»! «فتحالفتوح»! «تسلیم قدرتهای بزرگ در برابر ایران»! و... میدانستند! دولت محترم، از ارسال برجام به مجلس در قالب لایحه خودداری کرد و بعد از تشکیل کمیسیون ویژه بررسی برجام که ابتکار مجلس بود و اعضای آن با رأی نمایندگان انتخاب شده بودند نیز برخی از نمایندگان محترم مجلس بیتوجه به گزارش پایانی این کمیسیون که با حضور 40 روزه تمامی صاحبنظران و کارشناسان - از جمله اعضای سابق و کنونی تیم مذاکرهکننده - تهیه شده بود، اجرای برجام را با تغییرات بسیار جزئی و کماثر تصویب کردند! و اعضای محترم شورای عالی امنیت ملی نیز با اندک تفاوتی، مجوز اجرای برجام را صادر کردند.
رهبر معظم انقلاب که پیش از آن، بارها بر غیرقابل اعتماد بودن و حیلهگری آمریکا تاکید ورزیده و بدبینی مستند خود به آژانس را اعلام کرده بودند، با ارسال نامهای خطاب به رئیسجمهور محترم شرایط 9گانهای را برای شروع کار ابلاغ فرمودند که اگر با دقت و قاطعیت مورد توجه قرار میگرفت، امروزه با ادعای مضحک آژانس روبرو نبودیم. در بند سوم از شرایط 9گانه رهبری آمده بود «اقدامات مربوط به آنچه در دو بند بعدی آمده است (راکتور اراک و تبادل اورانیوم غنی شده با کیک زرد) تنها هنگامی آغاز خواهد شد که آژانس، پایان پرونده موضوعات حال و گذشته - PMD - را اعلام نماید». رهبر معظم انقلاب در بندهای دیگر نامه خود بر تعهد کتبی رئیسجمهور آمریکا و اتحادیه اروپا و... نیز به عنوان شرایط الزامی در اجرای برجام تاکید ورزیده بودند. اما مدیرکل آژانس، که اجرای تعهدات طرف مقابل موکول به گزارش مثبت اوست، از هماکنون اعلام میکند «گزارشی که هفته بعد منتشر میشود به نتیجه قطعی درباره موضوع فعالیت هستهای گذشته ایران - PMD - نخواهد رسید»! چرا؟! به این علت که «ما در موقعیتی نیستیم که درباره فقدان فعالیتها و مواد هستهای اعلام نشده در ایران، تضمین معتبر بدهیم»!
6- برادر عزیزمان آقای دکتر عراقچی، معاون محترم وزیر امور خارجه و عضو ارشد تیم مذاکرهکننده کشورمان ضمن اعلام این که «ما همه اقدامات لازم را انجام دادهایم» میگوید «طرفهای غربی، اعضای شورای حکام آژانس و آمانو کاملا میدانند باید میان پی.ام.دی و برجام یکی را انتخاب کنند» و تاکید میکند «اگر پی.ام.دی بسته نشود معنایش این است که برجام پیش نخواهد رفت». برخورد مسئولانه آقای دکتر عراقچی با اظهارات آمانو، قابل تقدیر است ولی به «نوشداروی بعد از مرگ سهراب» شبیهتر است، چرا که بسیاری از تعهدات خود را قبل از تضمین کافی انجام دادهایم، سانتریفیوژهایی که جمعآوری و از رده خارج کردهایم، حاصل زحمات 10 ساله دانشمندان و متخصصان هستهای کشورمان بود که نصب مجدد آن با خسارتهای فراوان همراه است و به آسانی جمعآوری جعبههای میوه در میوهفروشی و چیدن دوباره آن در روز بعد نیست، 10 تن اورانیوم غنی شده نیز درگذر بیش از 10 سال فراهم آمده است، رآکتور آب سنگین اراک هم شرایطی مشابه دارد و... بنابراین در صورت توقف اجرای برجام، امکانات فراوانی را از دست دادهایم، بیآن که حریف چیزی را از دست داده باشد.
و بالاخره، آیا هنوز هم میتوان به آمریکا و متحدانش اعتماد کرد و با افتخار از فرمول برجام برای حل و فصل مسائل منطقه سخن گفت؟!
خدا، مشهدی عبدالله را رحمت کند که قصد سوئی نداشت و فقط خوابش برده بود، اما حریف، خود را به خواب زده و بعد از 12 سال دوباره به نقطه اول بازگشته است.
1- چند سال قبل در یکی از یادداشتهای کیهان به این ماجرا که در پی میآید، اشاره داشتیم و امروز با توجه به «دبه» آژانس بینالمللی انرژی اتمی- که از قبل نیز قابل پیشبینی بود- تکرار آن را وصفالحال میدانیم؛ «خدا رحمت کند مشهدی عبدالله را. در میدان خراسان گاراژدار بود و اتوبوسها و کامیونها از گاراژش بار و مسافر میگرفتند. او را در نوجوانی دیده بودم، هنگامی که پیرمردی تقریبا از کار افتاده بود. داستانی که نقل میکنم را از مرحوم پدرم شنیدهام که با مشهدی عبدالله رفیق مسجد و هیئت بود. آن روزها برخی از اتوبوسها که قصد مسافرت به مشهد مقدس را داشتند به علت خرابی جادهها و طولانی بودن راه یکی از افرادی که با راه و جاده آشنا بودند را، به عنوان بلد- راهنما- با خود میبردند. مشهدی عبدالله از جمله این بلدها بود که گاهی اوقات همراه رانندگان نابلد اتوبوسها به مشهد میرفت تا به قول خودش، هم به پابوس امامرضا علیهالسلام رفته باشد و هم به زوار آقا خدمتی کرده باشد. آن روز، نزدیک غروب آفتاب بود که اتوبوس با سلام و صلوات راهی مشهد شد. در حالی که مشهدی عبدالله را هم بهعنوان بلد همراه خود داشت. نیمههای شب بود که اتوبوس به میدان یک شهر رسید و راننده، مشهدی عبدالله را که روی صندلی عقب اتوبوس به خواب عمیقی رفته بود، بیدار کرد. مشهدی عبدالله نگاهی به میدان انداخت و گفت اینجا گرمسار است و بعد از نشان دادن مسیر بعدی دوباره به عقب اتوبوس رفت و خوابید چند ساعت بعد، هوا گرگ ومیش شده بود که اتوبوس به میدان بعدی رسید.
این میدان، برخلاف میدان گرمسار، خالی از رفت و آمد نبود. راننده پیاده شد و از رهگذری پرسید؛ اینجا کجاست؟ و جواب شنید؛ میدان خراسان! با تعجب پرسید کدام میدان خراسان؟ و رهگذر گفت: مگر چند تا میدان خراسان داریم؟!... میدان خراسان تهران! این دفعه مشهدی عبدالله را که هنوز خواب بود، با ملامت بیدار کردند ولی دیگر کار از کار گذشته بود و راننده زیر لب غرغر میکرد؛ بعد از اون همه دنده صدمن یکغاز که عوض کردیم تازه رسیدیم به جای اولمون»!
2- دیروز «یوکیا آمانو» مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی که در جمع خبرنگاران در وین حاضر شده بود گفت: «آژانس عدم انحراف مواد هستهای اعلام شده در ایران را براساس توافقنامه و پادمانهای آژانس تایید میکند، اما، ما در موقعیتی نیستیم که درباره فقدان فعالیتها و مواد هستهای اعلام نشده در ایران، تضمین معتبر بدهیم و نتیجهگیری کنیم که همه مواد هستهای ایران در مسیر صلحآمیز به کار گرفته میشود»!
برای کسانی که چالش هستهای 12 ساله ایران اسلامی با کشورهای 5+1 - و پیش از آن با تروئيکای اروپایی شامل انگلیس، فرانسه و آلمان- را دنبال کردهاند، این اظهارنظر مدیرکل آژانس، کاملا آشناست! اظهارنظری که طی 12 سال گذشته بعد از هر دوره از بازرسیهای آژانس، در گزارش نهایی تکرار شده است.
ترجمه روان آنچه آمانو در مصاحبه اخیر خود گفته است دقیقا- تاکید میشود دقیقا- این است که پرونده هستهای جمهوری اسلامی ایران هرگز بسته نخواهد شد و این چالش، مادام که دولت آمریکا نفس میکشد، از نفس نخواهد افتاد. چرا؟!... بخوانید!
3- آژانس میگوید- و طی 12 سال گذشته بارها تکرار کرده است- که در فعالیتها و مواد هستهای اعلام شده جمهوری اسلامی ایران هیچگونه انحرافی-DIVERSION- به سوی تولید سلاح و فعالیتهای غیرصلحآمیز دیده نمیشود ولی آژانس نمیتواند صلحآمیز بودن فعالیت هستهای این کشور را تایید کند! چرا که شاید فعالیتها و مواد هستهای دیگری نیز در ایران وجود داشته باشد که اعلام نشده و آژانس از آن بیخبر است!
در این گزاره دقت کنید. «فعالیت و موادهستهای اعلام نشده»! این، یعنی «تعلیقبهمحال» زیرا آژانس همیشه میتواند ادعا کند در ایران فعالیتهای هستهای و موادی وجود دارد که اعلام نشده است! و اگر سؤال شود که این فعالیتها و مواد در کدام نقطه وجود دارد؟! و چه نشانه و یا رد پایی از وجود آن در دست است؟ پاسخ این خواهد بود که بعید نیست وجود داشته باشد! این اظهارنظر آژانس، مضحکترین و غیرحقوقیترین اظهارنظری است که فقط از یک دیوانه! و یا کسی که به هیچیک از قواعد و اصول عقلی و منطقی پایبند نیست، قابل انتظار است. در تمامی نظامهای حقوقی جهان و از جمله در نظام حقوقی اسلام، یک اصل بدیهی وجود دارد که ارائه دلیل را برعهده مدعی میگذارد. «البیّنهًُْ علیالمدعی» توضیح آن که اگر - فیالمثل - کسی ادعا کند فلان شخص مبلغی به او بدهکار است و یا فلان جرم و خطا را علیه وی مرتکب شده است، باید برای اثبات ادعای خود دلیل بیاورد و نه آن که قاضی از متهم برای نفی نظر شاکی دلیل و بینه بخواهد.
رهبرمعظم انقلاب در دیدار با مسئولان نظام- 94/4/2- به این اظهارنظر آژانس اشاره کرده و میفرمایند؛
«این که بگویند: آژانس باید بیاید اطمینان پیدا کند که -هیچگونه- فعالیت هستهای- اعلام نشده- در کشور نیست، یک حرف غیرمعقولی است، خب! چه جور میشود اطمینان پیدا کند؟ اصلا اطمینان پیدا کردن یعنی چه؟ مگر تکتک خانهها و وجب به وجب سرزمین و کشور را اینها بگردند! چه جوری میشود اطمینان پیدا کرد؟ موکول کردن به این مسئله، نه منطقی است و نه عادلانه».
در دوران دانشجویی همراه با تعدادی از دوستان، مقابل دانشگاه تهران با مرد میانسالی که حلقهای چند نفره تشکیل داده و تبلیغ وهابیت میکرد روبرو شدیم، ضمن بحث از کافی بودن قرآن (حسبنا کتابالله) سخن گفت و این که با وجود قرآن دیگر نیازی به امامت نیست! از ایشان پرسیدیم؛ آیا نماز میخوانی؟ پاسخ او قاطع و مثبت بود! پرسیدیم نماز صبح را چند رکعت میخوانی؟ پاسخ داد 2 رکعت، پرسیدیم در کجای قرآن آمده است که نماز صبح 2 رکعت است؟ گفت تعداد رکعتهای نمازصبح در کلام خدا آمده است! آن روزها بسیاری از بروبچههای مذهبی، یک جلد قرآن جیبی با ترجمه معزی را همراه داشتند. قرآن را به وی داده و پرسیدیم، نشان بده کجای آن آمده است نماز صبح 2 رکعت است. قرآن را به ما برگرداند و گفت؛ شما نشان بدهید که کجای آن نیامده است؟!
4- اظهارنظر مضحک آمانو که پیش از این نیز با همین عبارات و ادبیات بارها تکرار شده است، به وضوح حاکی از آن است که برخلاف خوشبینی مفرط دولتمردان محترم، قرار نیست پرونده هستهای ایران بسته شود، چرا که در برجام شرط بسته شدن پرونده هستهای کشورمان به گزارش مدیرکل آژانس و اعلام پایان پرونده مربوط به موضوعات حال و گذشته - PMD - موکول شده است و اظهارنظر آمانو این نقطه پایان را تعلیق به محال میکند! توضیح آن که به قول حضرت آقا، «آژانس برای تأمیننظر مضحک و غیرقانونی خود باید تکتکخانهها و وجب به وجب ایران اسلامی را جستوجو کند» و تازه پس از انجام این جستوجو که دستکم چند صد سال به درازا خواهد کشید، میتواند ادعا کند، از کجا معلوم در نقطهای که مثلا 150 سال قبل بررسی و بازرسی کرده و چیزی نیافتهایم، طی 150 سال گذشته فعالیت هستهای جدیدی صورت نگرفته و مواد هستهای تازهای که اعلام نکردهاید، کارسازی نشده باشد!
5- آن روز -14 فروردینماه 94- بعد از اعلام توافق وین و مراجعه به متن این توافقنامه که روی سایتهای حریف آمده بود، در توصیف آنچه داده و آنچه گرفتهایم، اعلام کرده بودیم «در یک کلمه باید گفت اسب زین شده را دادهایم و افسار پاره تحویل گرفتهایم». این توصیف با مخالفت آمیخته به عصبانیت برخی از دولتمردان محترم روبرو شد که برجام را «بزرگترین دستاورد قرن»! «فتحالفتوح»! «تسلیم قدرتهای بزرگ در برابر ایران»! و... میدانستند! دولت محترم، از ارسال برجام به مجلس در قالب لایحه خودداری کرد و بعد از تشکیل کمیسیون ویژه بررسی برجام که ابتکار مجلس بود و اعضای آن با رأی نمایندگان انتخاب شده بودند نیز برخی از نمایندگان محترم مجلس بیتوجه به گزارش پایانی این کمیسیون که با حضور 40 روزه تمامی صاحبنظران و کارشناسان - از جمله اعضای سابق و کنونی تیم مذاکرهکننده - تهیه شده بود، اجرای برجام را با تغییرات بسیار جزئی و کماثر تصویب کردند! و اعضای محترم شورای عالی امنیت ملی نیز با اندک تفاوتی، مجوز اجرای برجام را صادر کردند.
رهبر معظم انقلاب که پیش از آن، بارها بر غیرقابل اعتماد بودن و حیلهگری آمریکا تاکید ورزیده و بدبینی مستند خود به آژانس را اعلام کرده بودند، با ارسال نامهای خطاب به رئیسجمهور محترم شرایط 9گانهای را برای شروع کار ابلاغ فرمودند که اگر با دقت و قاطعیت مورد توجه قرار میگرفت، امروزه با ادعای مضحک آژانس روبرو نبودیم. در بند سوم از شرایط 9گانه رهبری آمده بود «اقدامات مربوط به آنچه در دو بند بعدی آمده است (راکتور اراک و تبادل اورانیوم غنی شده با کیک زرد) تنها هنگامی آغاز خواهد شد که آژانس، پایان پرونده موضوعات حال و گذشته - PMD - را اعلام نماید». رهبر معظم انقلاب در بندهای دیگر نامه خود بر تعهد کتبی رئیسجمهور آمریکا و اتحادیه اروپا و... نیز به عنوان شرایط الزامی در اجرای برجام تاکید ورزیده بودند. اما مدیرکل آژانس، که اجرای تعهدات طرف مقابل موکول به گزارش مثبت اوست، از هماکنون اعلام میکند «گزارشی که هفته بعد منتشر میشود به نتیجه قطعی درباره موضوع فعالیت هستهای گذشته ایران - PMD - نخواهد رسید»! چرا؟! به این علت که «ما در موقعیتی نیستیم که درباره فقدان فعالیتها و مواد هستهای اعلام نشده در ایران، تضمین معتبر بدهیم»!
6- برادر عزیزمان آقای دکتر عراقچی، معاون محترم وزیر امور خارجه و عضو ارشد تیم مذاکرهکننده کشورمان ضمن اعلام این که «ما همه اقدامات لازم را انجام دادهایم» میگوید «طرفهای غربی، اعضای شورای حکام آژانس و آمانو کاملا میدانند باید میان پی.ام.دی و برجام یکی را انتخاب کنند» و تاکید میکند «اگر پی.ام.دی بسته نشود معنایش این است که برجام پیش نخواهد رفت». برخورد مسئولانه آقای دکتر عراقچی با اظهارات آمانو، قابل تقدیر است ولی به «نوشداروی بعد از مرگ سهراب» شبیهتر است، چرا که بسیاری از تعهدات خود را قبل از تضمین کافی انجام دادهایم، سانتریفیوژهایی که جمعآوری و از رده خارج کردهایم، حاصل زحمات 10 ساله دانشمندان و متخصصان هستهای کشورمان بود که نصب مجدد آن با خسارتهای فراوان همراه است و به آسانی جمعآوری جعبههای میوه در میوهفروشی و چیدن دوباره آن در روز بعد نیست، 10 تن اورانیوم غنی شده نیز درگذر بیش از 10 سال فراهم آمده است، رآکتور آب سنگین اراک هم شرایطی مشابه دارد و... بنابراین در صورت توقف اجرای برجام، امکانات فراوانی را از دست دادهایم، بیآن که حریف چیزی را از دست داده باشد.
و بالاخره، آیا هنوز هم میتوان به آمریکا و متحدانش اعتماد کرد و با افتخار از فرمول برجام برای حل و فصل مسائل منطقه سخن گفت؟!
خدا، مشهدی عبدالله را رحمت کند که قصد سوئی نداشت و فقط خوابش برده بود، اما حریف، خود را به خواب زده و بعد از 12 سال دوباره به نقطه اول بازگشته است.